نقد و بررسی
Existence

Existence

نوع مانهوا
تعداد چپتر نامشخص
تاریخ انتشار 2022
ارسال کننده Stone
خلاصه داستان
روزی مورچه ای بود و روزی دیگر یک دایناسور بزرگ . این آخرین تناسخ موجودی بود که ده ها هزار تناسخ و زندگی در قالب موجودات مختلف رو تجربه کرده بود. اون به عنوان یک انسان و با قدرت تمام موجوادتی که در قالبشون زندگی کرده بود، متولد شده بود. چرا همچین قدرتی رو کسب کرده بود؟ لی جا-ئین بالاخره دلیلش رو فهمید. "من برای ریشه کن کردن بشریت خلق شدم."
رتبه داستان
10/ 9
این رتبه توسط نقاد ارسال شده است
رتبه طراحی
10/ 9
این رتبه توسط نقاد ارسال شده است
رتبه کاراکتر
10/ 10
این رتبه توسط نقاد ارسال شده است
رتبه جذابیت
10/ 8
این رتبه توسط نقاد ارسال شده است
توضیحات داستان
بن مایه و محوریت اصلی داستان، شامل نقدی بر رفتار های انسان در ارتباط با طبیعت و به ویژه بشر مدرن و بحران های زیست محیطی است. موضوعی که چالش اساسی در قرن اخیر بوده و آثار زیادی به آن پرداخته اند. در خلال اثر شاهد اشاره هایی به تناسخ (ایسکای) هستیم اما نمی توان گفت که ژانر اثر تناسخ است و آن را کلیشه تناسخ به حساب آورد و کاملا برعکس آثار کلیشه ای تناسخ است. داستان اثر در ابتدا بیشتر شامل موضوعات و جنبه فلسفی و روان شناختی است اما در ادامه هر آنچه جلوتر می رویم جنبه اکشن در داستان بر مباحث فلسفی و... غلبه پیدا می کند و آن را به حاشیه می راند. موضوعی که شاید علاقه مندان به ژانر روان شناسی را کمی دلسرد کند. اما چیزی که در طول اثر کم و بیش همواره حضور دارد، تردید و درگیری در شخصیت اصلی در طی اتفاقات و وقایع متعدد داستان داستان است. سوالی که شخصیت اصلی همواره با آن مواجه است: الان چه کاری باید انجام بدم؟ آیا بشر استحقاق نابودی را دارد یا نه؟ در داستان شاهد روایت شرایط جهانی و رابطه میان جامعه جهانی و کشور های جهان هستیم. اما در این موضوع نکته منفی که وجود دارد، روایت سیاست زده و بیان مطالب به صورت یک جانبه از افراد و گروه ها و حتی شخصیت اصلی داستان است.
توضیحات طراحی
آرت ، گرافیک و طراحی های افراد و موجودات ساده است اما نه به صورت ملال آور بلکه به نحو دلنشینی متناسب با داستان. مخاطب با دیدن تصاویر نه احساس انزجار و نه احساس وجد می کند، بلکه حالتی میان این دو است. اما بحث در مورد پس زمینه ها (بک گراند) و طبیعت کاملا متفاوت است. در زمینه طراحی محیط و فضای طبیعت و گاها حیوانات، شاهد تصاویری جذاب، چشم نواز و خیره کننده هستیم. به نحوی که مخاطب لحظه ای از تماشای آنها خسته نمی شود. نکته مهم دیگر در این زمینه ، طراحی بسیار دقیق و جذاب جنگ ها (فایت ها) است که به خودی خود مخاطب را به وجد می آورد و هیجان جنگ را به مخاطب منتقل می کند. طراحی این اثر رسالت خود را به عنوان یک اثر اکشن به نحو احسن انجام داده است.
توضیحات کاراکتر
در طول این اثر شاهد تعداد محدود شخصیت ها (کاراکتر) هستیم. به ویژه در ابتدای اثر می بینم که شخصیت هایی حذف می شوند تا در ادامه شخصیت های جدید جایگزین شوند و جای آنها را پر کنند. اما با وجود این جایگزینی شاهد ربط دادن شخصیت های جدید به افرادی شخصیت اصلی آنها را می شناسد و یا خاطراتی که دارد هستیم. وجود یک شخصیت رقیب در کنار شخصیت اصلی داستان را به نحو چالش برانگیزی جلو می برد که موجب جذب مخاطب است. درگیری های متعدد ذهنی و شخصیتی درون نقش اول داستان موجب اعمال متفاوت و گاها متناقض می شود که نمایانگر شخصیت پردازی عمیق اثر است. علاوه بر همه این موارد، هرچه اثر به جلو می رود شاهد اجتماعی شدن و ارتباط شخصیت اصلی با جامعه بشری و حتی درک و فهم انسان های نزدیک به آن را نیستیم. صرفا در بازه زمانی کوتاهی این نکته به چشم می خورد که باز دوباره به رود غیر اجتماعی بودن بر می گردد. نکته دیگری که وجود دارد، عدم نمو بیرونی و ظاهری (در ظاهر محیط یا شخصیت اصلی) قدرت های شخصیت اصلی است.
توضیحات جذابیت
از نکات اصلی و مهم این اثر، جنگ (فایت) های زیبا و با طراحی چشم نواز به صورت کاملا جذاب است. درگیری ها متعدد میان شخصیت اصلی و جامعه انسانی و حتی میان موجودات مخاطب را به خواندن ادامه اثر ترغیب می کند. چالش ها و وقایعی که در اثر شاهد آنها هستیم، ابهام های جذابی را در اثر ایجاد می کنند که اسباب تفکر و حیرت مخاطب را فراهم می کنند. دوگانگی ها و درگیری های میان افراد و حتی افکار در داستان از این جذابیت ها هستند. نمایش ناتوانی مطلق انسان در مقابل طبیعت و قدرت های طبیعت (و قدرت های طبیعی شخصیت اصلی) را می توان از دیگر نکات جذاب اثر به حساب آورد. حتی در داستان برخی وقایع، شیوع ویروس کرونا (یا حتی ویروس ها در فیلم های زامبی) را برای ما تداعی می کند. اما در مجموع اثر آنقدر جذاب نیست که تمام فکر و ذکر شما را مشغول کند و نتوانید حتی یک لحظه برای قسمت بعد صبر کنید.
این نقد براتون مفید بود ؟