در پایان «جنگ اعتماد»، که برای محافظت از بشریت در برابر نیروهای «فساد» انجام شد، کاریل مکگون، یک قدیس شمشیر، با خیانت دوست نزدیک و امپراتور خود، اولیون مواجه میشود. کاریل پس از کشتن امپراتور، در زمان به عقب سفر می کند تا اوضاع را درست کند. و اینبار به قدرتی دست پیدا میکند که در زندگی قبلی خود نمی توانست به دست آورد، هم شمشیر و هم جادو. او در تقاطع دو راه ایستاده و مصمم به تغییر آینده است.