مرد جوانی به نام هان سونگ هیون که خانواده خود را بخاطر قانون گریزی ابرانسانها از دست داده، بخاطر ضربه روحی اون حادثه، به یک جامعه گریزِ انزوا طلب تبدیل شده.
در این حین یک روز توانایی کنترل آواتارها را کسب میکند.
"چی شد؟! با این وضع اون آواتارها رو به جای خودم به دنیاهای دیگه میفرستم، خودمم در کمال امنیت توی خونه روی تقویت قدرتام تمرکز میکنم!"
با رشد سریع آواتارهاش، اونم تکونی به خود داد و...