نقد و بررسی مانهوا
Star-Embracing Swordmaster

Star-Embracing Swordmaster

نوع مانهوا
تعداد چپتر نامشخص
تاریخ انتشار 2023
ارسال کننده Saye
خلاصه داستان
ولد یه بچه ولگرد تو محله زاغه نشین بود که همیشه شوالیه ها رو تحسین میکرد. بعد از یه حادثه که توسط صاعقه سیاه مورد اصابت قرار گرفت، تو سرش یه زمزمه هایی میشنید. تو همون زمان، شوالیه نور مهتاب آبی با هدف نابود کردن دنیای ولد به ناگهان ظاهر شد و زندگی بچه زاغه نشین بطور کامل تغییر کرد... حتی ستاره ای که تو بالاترین نقطه آسمون شب نمیدرخشه، اگر تصمیم به درخشش بگیـره هنوز یه ستاره محسوب میشه.
رتبه داستان
10/ 10
این رتبه توسط نقاد ارسال شده است
رتبه طراحی
10/ 8
این رتبه توسط نقاد ارسال شده است
رتبه کاراکتر
10/ 10
این رتبه توسط نقاد ارسال شده است
رتبه جذابیت
10/ 10
این رتبه توسط نقاد ارسال شده است
توضیحات داستان
شروع داستان انقدر هیجان انگیز و دقیق بود که برای ادامه دادنش اصلا تردید به دلم راه ندادم. اکثر افراد فکر می‌کنن همین که یه داستان فانتزی باشه هر چقدر دلشون بخواد می‌تونن جولان بدن بدون اینکه نگران جور بودن واکنش‌ها باشن اما اینطور نیست و این یه باور خیلی غلطه‌ داستان فانتزی نسبت به بقیه داستان‌ها باید منطقی‌تر باشه چون فقط از این طریقه که خواننده عناصر خیال و جادو رو در داستان باور می‌کنه. این داستان یک روند منطقی و جدی داشت. برخلاف بقیه کارهایی که منتشر شده این کار خیلی حساب شده جلو رفته. نیازی به قدرت عجیب از ناکجا نیست. قهرمان داستان آروم آروم پیشرفت می‌کنه.
توضیحات طراحی
توی داستان‌های فانتزی که طعم تراژدی و درام دارن مهم‌ترین نکته بعد از مکالمات، طراحی دقیق و توصیفاته. مهمه که خواننده غم یا شادی شخصیت‌ها رو با طراحی بفهمه. طراحی شخصیت اول طراحی خاص و دست اولی نیست. بارها شخصیت‌هایی با موی بود و چشم آبی دیدیم اما شخصیت این کارکتر و نوع نشون دادنش هست که اون رو خاص می‌کنه. داستان به خوبی تونسته بود با استفاده از المان‌های طراحی احساس هر شخصیت رو به خوبی به تصویر بکشه. طراح خلاقیت خوبی داشته اما نه آنقدر که رنک S بهش تعلق بگیره ولی احساس خوبی به این سبک طراحی دارم.
توضیحات کاراکتر
شخصیت اول پسر نوجوانیه که بار تنهایی عمیقی رو به دوش می‌کشه که نداشتن خانواده و جامعه کثیف بهش تحمیل می‌کنه. شروع زندگی توی پایین شهر سوآرا در مرحله اول باعث می‌شه ما نسبت به شخصیت اول احساس ترحم کنیم. هر چی داستان پیش می‌ره این تاسف عمیق‌تر می‌شه و همه کسانی رو در برمی‌گیره که توی اون محله زندگی کردن اما از یه جایی به بعد شخصیت اول نشون می‌ده تغییر کردن گر چه دردناک اما الزامیه‌. شخصیت سازی و شخصیت پردازی مناسب داستان باعث می‌شه به راحتی با اون‌ها ارتباط بگیرید و حتی نامها رو بهدخاطر بسپارید کاری که در داستان‌های فانتزی کار دشواریه.
توضیحات جذابیت
تم تراژدی و اکشن داستان فانتزی مد نظر باعث شده نظرات درباره‌اش مثبت باشه که قابل قبوله‌ معمولا کسانی که دوست دارن شخصیت اول مثل آهن آب دیده و تبدیل به فولاد بشه از این سبک طرفداری زیادی می‌کنن. درسته که داستان تم غمگین داشت اما از هر فرصتی برای شوخی و یا طنز استفاده می‌کرد که این باعث شد در نظرم زیباتر بیاد. خیلی مهمه که داستان یکنواخت نشه چون جذابیت خودش رو از دست می‌ده. نکته بعدی درباره پیش‌بینی داستانه‌ خیلی حس خوبی داره که نشه داستان رو حدس زد و من نسبت بهش چنین حسی داشتم. مسیر پیچ و خم خوبی داره و باعث می‌شه بخواید حریصانه بقیه قسمت‌ها رو بخونید.
این نقد براتون مفید بود ؟