Infinite Mage

شروع مرموز داستان از جایی که پسری قنداق شده درون اسطبل توسط شکارچی چوب بری پیدا می‌شود سوال هایی در ذهن مخاطب بوجود می‌آورد اما در همان بخش آغازین، نویسنده داستان را به سمت اینده شخصیت اصلی سوق می‌دهد. "شیرون" که از همان کودکی علاقه زیادی به یادگیری جادو نشان داده است علی رغم شرایط اجتماعی خانواده اش هدف خود را مسمم دنبال میکند. از آنجایی که در این سرزمین تمام علم و قدرت دست اشراف زاده هاست، رئیت ها به هیچ وجه نمیتوانند شرایط خود را بهبود ببخشند برای همین خانواده شیرون اون را بعنوان خدمتکار با قراردادی وارد یک خانواده اشرافی میکنند تا خواسته های خود را دنبال کند. این اثر اقتباس از ناولی به همین نام است که در سال ۲۰۲۰ انتشارش پایان یافت. محبوبیت ناول این اثر بخاطر روایت منسجم و دنیا سازی جذاب بشدت مورد استقبال مخاطبین قرار گرفت تا اینکه در سال ۲۰۲۲ استودیو ریدایس تصمیم به اقتباس این اثر گرفت. این اثر جزو معدود مانهوا هایی است که دنیا سازی ویژه خودش را دنبال میکند و اساس قدرت ها ویژگی های متمایزی نسبت به دیگر آثار هم ژانر دارد. روایت شدیدا جذاب و منسجم دنبال می‌شود و تا حدی از کلیشه های شونن فاصله گرفته است. حتی موضوعات کلیشه ای هم به درستی استفاده شده است. درصورت اقتباس تمام و کمال این اثر از ناول، سیر تکاملی داستان مخاطبان زیادی را به سمت خود جذب میکند و جزو اثار ماندگار خواهد شد.

قبل از انتشار مانهوا، یکی از ایرادات بزرگی که مخاطبان به این اقتباس وارد میکردند استفاده از ارتیستی جدید که اولین کارش اثری جوسی بود و برای دومین مانهوا چنین اثری به او سپرده بودند. ولی حال به قطع میتوان گفت یکی از بهترین تصمیمات استودیوی ریدایس برای این اثر استفاده از چنین ارتیستی است. با وجود صحنه های اکشن و مبارزات زیاد درون این اثر، ملایمت موجود در جهان داستان و همچنین خود جادو که پایه اصلی داستان است دست طراح را برای خلق اثری جذاب باز میگذارد. جزئیات بالای طراحی شخصیت ها، محیط، ارت استایل متفاوت و رنگ بندی های متنوع جهان داستانی رو به زیبا ترین شکل به تصویر کشیده است. برای درک این موضوع کافیست به پوشش شخصیت ها، طراحی چهره و نحوه بیان احساسات، تفاوت محیط بدون جادو و محیطی که جادو در ان جریان دارد و همچنین دنیای ذهنی شخصیت ها دقت کرد.

مهم ترین بخش هر داستان رشد شخصیت ها بصورت تدریجی و قابل درک برای مخاطبان است. داستان ها محدود به یک شخصیت اصلی نیستند و نیاز است تا شخصیت های فرعی جذابی هم برای پیشروی داستان داشته باشیم. چون تا اینجای مانهوا بخش خیلی اندکی از داستان روایت شده پس من هم بر اساس دانشی که از ناول اثر دارم حرف میزنم. "شیرون" یکی از معدود شخصیت های اصلی هست که در چند سال اخیر مطالعه مانهوا های کره ای از رشد شخصیتش لذت بردم. علاوه بر استعداد ذاتی بالایی که دارد گاها بخاطر بی تجربگی و شرایط اجتماعی پایین خود ضربه های بزرگی می‌خورد و همیشه قادر به انجام کارها به تنهایی نیست. اما نقطه قوت این اثر شخصیت اصلی نیست. بر خلاف اکثر مانهوا های شونن که بهای چندانی به شخصیت های فرعی و مکمل نمی‌دهند، اینجا جایگاه این شخصیت ها بدرستی رئایت شده است. اتفاقات فقط حول محور شیرون نمیچرخد بلکه بصورت زنجیر وار بین شخصیت ها جریان دارد. نویسنده این شخصیت ها را نشخار نکرده است و بار بزرگی از داستان را به دوش آن ها گذاشته است.

با وجود نقص های اندکی که در بخش روایت داستان و همچنین طراحی اثر وجود دارد اما اثری شدیدا جذاب برای مخاطبان ژانر جادو و اکشن است که در آینده بیشتر نیز خود را اثبات میکند. در سال ۲۰۲۲ استودیوی ریدایس پر کار ترین سال خودش را پشت سر گذاشت و آثار زیادی را منتشر کرد، طراح های تازه کار زیادی وارد تیم خودش کرد و با نویسنده های زیادی همکاری کرد. اما بنظر من این اثر جذاب ترین مانهوای منتشر شده از سمت استودیویی ریدایس در سال گذشته بود. علاوه بر فاصله گرفتن از داستان هایی که پیرو تناسخ، فضای سیستمی، دنیای موریم و همچنین اثار جوسی بودند، با کمی تغییر نظر و ایجاد تعادل بین فضا سازی داستان و سبک طراحی که ارتیست دارد توانستند اثری متمایز و محبوب خلق کنند.