Revenge of the Iron-Blooded Sword Hound

توضیحات داستان داستان درباره یه سگ شکاری هست که کل عمرشو مثل یه برده زندگی کرده و ازونجایی که هوش خوبی داشت و سرسخت بود برای کاراش از ماموریت های مختلف زنده میمونه و استعدادشو به عنوان یه سرباز نشون میده اما هرچقدرم استعداد داشته باشه اون بالاخره فقط یه سگ شکاریه و در انتها بعد اون همه وفاداری و انجام ماموریت توسط خود رییسش بهش خیانت میشه اینجاس که داستان اصلی شروع میشه.. ویکیر دنبال انتقامه و وقتی کشته میشه خودشو میبینه که دوباره متولد شده اره این دفعه بجای اینکه سگ شکاریت بشم میکشمت و انتقاممو میگیرم نمیزارم این دفعه ازم سواری بگیری... شخصیت های فرعی تقریبا توی بیشتر داستان دیده میشن و خداروشکر شخصیتی دیده نمیشه که حذف بشه یا الکی اضافه شده باشه بجز اندکی که خیلی کم هستن

توضیحات طراحی گرافیک این کار واقعا یکی از بهترین هاست مه من دیدم من اولین مانهوایی که خوندم این بود و درباره گرافیک انچنان اطلاعاتی نداشتم تا اینکه مانهواهای دیگرو خوندم و به جرعت میتونم بگم یکی از بهتریناس از لحاظ پس زمینه و نوع قیافه کاراکتر های طراحی کاراکتر ها کلیشه ایی نیست که توی هر مانهوا میرید ببینید شاید فقط بعضی از جاها اینو ببینید و همینطور اصل کاری یعنی کیفیت فایتا که بنظرم میشه گفت میتونه نمره 9 رو بگیره بخاطر طراحی با دقت و هیجان انگیز که میتونید تصور کنید قشنگ صحنه فایت رو درضمن فقط کاراکتر های اصلی و کسایی که با کاراکتر اصلی در ارتباط هستن خوب طراحی نشدن تمامی کاراکترا از جمله از سیاه لشکرا تا بقیه و... بخوبی طراحی شدن

توضیحات کاراکتر شخصیت اصلی داستانمون با قدرت خاطراتش و آتیش انتقام زندگی قبلیش قوی و قوی تر میشه تا اینکه از قدرت زندگی قبلیش پیشی میگیره همین که قدرتش بیشتر میشه و حریفای قدرتمندتری روبه رو میشه که شکستشون راحت نیست ولی یادت نره اون تناسخ یافتس و نسبت به همشون برتری داره اونم بخاطر اطلاعاتش بخاطر باهوشیش قدرت زیادی بعد تناسخش پیدا میکنه قدرتت هوشش که میتونه یک تکنیکو با خوندنش فقط برای همیشه حفظ کنه البته که اون قدرتشو تا حدی مخفی میکنه که قدرت اصلیش لو نره و حریفاشو غافلگیر کنه با کاراکتر های مختلفی سر کار داره و اینکه از عشق و عاشقی چیزی نمیدونه یکم ممکنه رو اعصابتون بره چون این شخصیت قدرتمندو مهربون و البته بعضی وقتا بی رحم و جاه طلب دل کاراکترای فرعیمونم میبره و اگه یکم چاشنی عشق داشت عالی پیش میرفت قدرتش به اندازه مناسبیه و اینطور نیست که هر کسیو با یه ضربه شکست بده که این جزع خوبیاش هست بخاطر هوشش تک به تک انتقام میگیره و سلطشو توی مناطق مختلف بیشتر میکنه تا همه ازش حساب ببرن و با سیاست کار میکنه

توضیحات جذابیت جذابیت بیشتر روی کاراکتر اصلی و همینطور داستان هستش البته میتونست بهتر هم باشه اما اگر بخوایم منطقی بگیم بهتر از این نمیشه از جذابیت که بخوایم بگیم میتونیم از کاراکتر اصلیمون نام ببریم که باهوشه و به موقع اش میتونه بی رحم باشه و البته میتونه مهربون هم باشه یه کاراکتر مغرور و قدرتمند که دنبال انتقامه انتقامی که با خیانت رهبر خانوادش به خودش شروع شد اینکه کاراکتر اصلی احمق نیست میشه گفت یکی از خوبیاش هست به دلیل هوش جاه طلب بودنش شما قطعا جذبش میشید که ببینید اون در ادامه به چه مدلی انتقامشو میگیره و از خوبیاش اینه که اصلا به فکر این نیست از انتقامش دست بکشه و از هر کسی که بتونه به انتقامش کمک کنه استفاده میکنه تا بهش برسه و انتقامش فقط به رهبر خاندان مربوط نمیشه اون تمام اتفاقا و زورگویی هایی مه توی زندگی قبلیش بهش میگفتنو یادشه مثل یه زخم مه جاش رو بدنش مونده و از بین نمیره. از نقطه ضعف هاش که جذابیت رو از بین میبره میشه به این اشاره کرد که کاراکتر اصلیمون ویکیر توی باغ نیست و چیزی از عشق و عاشقی نمیدونه و بعضی وقتا ممکنه که اذیتتون کنه که ای بابا نخو بگیر دیگه 😁💔.