نقد و بررسی مانها
توضیحات داستان
در آغاز داستان ما با شخصیتی مواجه هستیم که خود را در بدن شخصیتی که شرور داستانی دیگر است میبیند. و اینجا ۲ سوال در ذهن مخاطب بوجود میآید. شخصیت اصلی میخواهد با تغییر روال داستان و با تبدیل شدن به یک شخصیت مثبت موضوع داستان را به نفع خودش تغییر دهد یا راه پیشین را ادامه میدهد و با خشونت و روش های یک شخصیت شرور مسیر خود را هموار میکند.
داستان خیلی سریع مخاطب را به سمت خود جذب میکند و سوالات اولیه مخاطب را جواب میدهد. روایت داستانی کاملا برای مخاطب روشن میشود. در کمال سادگی ریتم داستان حفظ میشود و خواننده را وادار به ادامه آن میکند.
توضیحات طراحی
با توجه به شناختی که از آثار مصور چینی داریم، میدانیم بدلیل حجم بالای چپتر ها و سرعت انتشار آن طراحی چندان دلنشینی ندارند. اما برخلاف باقی مانها ها، این اثر هم از لحاظ قاب بندی، رنگ بندی، طراحی فضا و همچنین طراحی شخصیت در سطح بالایی عمل کرده است. با اینکه آرت استایل طراح مشابه آثار دیگر است و بعضی ریزه کاری ها رئایت نشده اند ولی واقعا طراحی این اثر چشم نواز است.
توضیحات کاراکتر
با تمامی نقاط قوتی که این اثر دارد، بیشترین بخشی که میتوان از آن خورده گرفت شخصیت پردازی اثر است. نویسنده به قدری بر روی شخصیت اصلی تمرکز میکند و در تلاش برای جذاب و جذاب تر نشان دادن او میکند که شخصیت های فرعی تقریبا فراموش میشوند. ریسمان ارتباطی که بین ما و شخصیت های دیگر ایجاد میشود خیلی سریع بریده میشود و یا اصلا ریسمانی به وجود نمی آید. اما بدلیل تمرکز بالای داستان بر روی شخصیت اصلی و خرده روایت ها این حفره تا حدودی پر شده است و انتظار میرود که مانند آثار شونن دیگر بخش های داستانی طولانی تری داشته باشیم و ارتباط بهتری با شخصیت های فرعی برقرار کنیم.
توضیحات جذابیت
همانطور که در بخش های مختلف نقد خود شاره کردهام این اثر یک فیکشن سرگرم کننده و بدشت جذاب است. داستانی که ممکن است برای دوستانی که از خشونت بیزار اند گزینه خوبی نباشد ولی برای کسانی که به دنبال شخصیت های بیرحم، خشن و قاطع هستند گزینه ای کم نظیر برای سرگرم شدن است. این اثر اکشن فانتزی و سیستمی رو به هیچ وجه ازدست ندید.
این نقد براتون مفید بود ؟