God Slayer

خدایان و شیاطین بر زمین نازل شدند که همین به نابودی یکی پس از دیگری کشور ها ختم میشه، با در شرف سقوط و نابودی بودن آخرین جان پناه، داشیا، اونها چیزی با پیروزی نهایی, تثبیت سلطه شون و برده کردن تمامی بشریت فاصله ندارن. بی شُمار جنگجو از پا در اومدن و حتی ایزد محافظ داشیا، یینگ چی، دیگه نمیتونه مقاومت کنه. ولی همزمان با از بین رفتن یینگ چی در میدان نبرد، اون ناگهان چشم هاش رو از نو باز میکنه و خودش رو ۱۰ سال زودتر از نو متولد شده میبینه، اونم قبل اینکه هیچکدوم از این اتفاق ها بیوفته! اون الان مجهز به خاطرات و تجربیات زندگی قبلیشه، یعنی الان یینگ چی میتونه همه چیز رو عوض کنه، تاریخ رو از نو بنویسه، و از تحقق یکبار دیگه فاجعه جلوگیری کنه؟