شکارچی افسانه، امپراتور رعد که همه میشناختنش، میزنه تو کار نویسندگی. ولی میبینه داستاناش خیلی تخیلیه و به درد نمیخوره. واسه همین خودشو به عنوان یه شکارچی ضعیف رتبه F جا میزنه، بعد میره تو یه گیلد داغون که از نزدیک ببینه اوضاع چجوریه و واسه داستاناش مواد اولیه جمع کنه.
اولش فقط میخواست زیر نظر بگیره ولی کم کم عاشق کار و آدماش میشه و این باعث میشه هم به عنوان یه آدم رشد کنه هم به عنوان نویسنده. حا...