Omniscient Reader

دوکجا کیم یک کارمند است که فکر می‌کند نقش اصلی زندگی خودش نیست او به مدت ۱۰ سال یک ناول به نام سرزا مخفف سه راه زنده ماندن در آخرالزمان است را می‌خواند بعد از ۱۰ سال آخرین قسمت این ناول پخش می‌شود اما همه دنبال کننده ها به غیر از دوکجا دیگر ناول را دنبال نمی‌کردند ناگهان یک روز در دنیای واقعی اتفاق عجیبی رخ داد که مشابه همان اتفاق اول ناول بود دوکجا متوجه شد که تمام اتفاقات داخل ناول درحال رخ دادن در دنیای واقعی هستند حال دوکجا باید با دانشش درباره اینکه چه اتفاقی قراره بیفته به همراه مهارت هاش در این دنیای جدید زنده بمونه

پروتاگونیست ما در این داستان، کسی که خودش رو یک انتاگونیست میدونه ولی بیشتر از کرکتر اصلی میتونه بدرخشه، کیم دوکجا... داستان از جایی شروع میشه که دوکجا اخرین چپتر ناولی به اسم ( سه راه زنده موندن ) که به مدت 10 سال دنبالش کرده رو میخونه، ناولی که مدت هاست تنها خواننده‌ش فقط خودشه، با خوندن چپتر اخر اتفاقات عجیبی میفته، مردم دارن همدیگرو میکشن، همه جا پر از خون شده و.... دوکجا کم کم میفهمه که دنیای ناول تبدیل به واقعیت شده و باید برای زنده موندن تو این دنیای خراب شده تلاش کنه چه اتفاقاتی برای دوکجا قراره رقم بخوره؟؟؟؟

کیم دوکجا یه جوونه که تو زندگیش موفق نیست یه جورایی افسرده است و تنها دلخوشیش اینه که یه ناول میخونه اونقدر طولانیه که ده سال خوندنش طول میکشه و تقریبا میشه گفت تنها خواننده واقعی داستانه وقتی آخرین چپتر ناولو میخونه نویسنده ناول یه ایمیل عجیب براش میفرسته بعد از اون متوجه اتفاقای عجیب غریبی میشه و هیولا های عجیبی ظاهر میشن او متوجه میشه داستان ناول تو دنیای واقعی داره اتفاق میفته و اون تنها کسیه تمام اتفاقات داستان و همچنین نحوه ی زنده موندن تو این دنیا رو میدونه اون تصمیم میگره که دنیا رو به پایانی که خودش می خواد هدایت کنه داستان واقعا جالبه و حوصله سر بر نیست

دوکجا یک کارمند با زندگی معمولی و گذشته دردناک است که برای فرار از آن یک ناول را برای ۱۰ سال می خواند و تنها خواننده ناول دوکجا است. بعد از خواندن آخرین قسمت ناول، همه چیز به هم می ریزد و دوجا می فهمد که اتفاقات ناول در حال رخ دادن است. داستان بخاطره طولانی بودن حوصله سر بر نیست و در هر چند قسمت شاهد تنوع در روند داستان هستیم. داستان همچنین مفاهیمی مانند تلاش و کوشش، سیاست و کمک به قدرت تصمیم گیری را می رساند. شوخی ها و استراحت هایی که هر از جند گاهی خواننده را مشغول می کند. یکی از مشکلات داستان گاهی پرداختن به جزئیات بیش از حد است.

کیم دوکجا , کسی که زندگی نا امید کننده ای داشت گذشته ای دردناک و اینده ای تاریک و بی امید و تنها کور سوی امید و سرگرمیش یک ناول بود که برای ده سال متوالی میخوند و در تمام خوشی ها و سختی های زندگی همراهش بود ولی نمیدونست که یک روز اون ناول به واقعیت بدل میشه ............ حالا اون باید خودش رو با دنیای جدید وفق بده قدرت بدست بیاره تا از خودش و دوستانش محافظت کنه. حالا باید چیکار کنه ؟ میتونه با شخصیت اصلی همراه بشه ؟ تبدیل به دشمن میشه ؟ شخصیت اصلی داستان کیه ؟ چه اتفاق هایی برای دنیا و دوکجا قراره بیوفته ؟