-
خلاصه داستان مینگ هی یه نوجوان با ابرقدرتی نامحسوسه، اما ابرقدرت اون پایین ترین سطح از بین پنج ابرقدرت، یعنی غبار سفیده. وقتی که تو راه خونه بود، یه شهاب سنگ فاجعه بار با اسم مستعار "الهه" از جو رد شد و به مینگ هی که داشت تو یه اتوبان خالی موتورسواری میکرد، برخورد کرد. بعد از اون، "الهه" تبدیل به یه روح شد و یه توانایی فوق العاده قوی به اون عطا کرد. مینگ هی به همراه استعداد اصلیِ "آشغالش"، به تدریج به سمت هدفش یعنی قدرتمند ترین ابرانسان شدن پیش میره، درحالی که آروم آروم به به کشف حقیقت جهان هم نزدیک میشه!!دونیت سیستم دونیت جهت حمایت از تیم ترجمه و تولید است. این حمایت باعث افزایش سرعت انتشار و ادامه کار میشود. - شخصیت های این داستان واقعی نبوده و ساخته ذهن نویسنده میباشد
-
مترجم ها تایپستر ها - در صورت ارسال نقد و تایید آن در مانیست 5 چپتر رایگان به عنوان هدیه دریافت میکنید
ارسال نقد SnowMan20 آذر 1400رتبه کلی8/10داستان در ابتدا خیلی گنگ شروع میشه. کاراکتری ضعیف که همگی اون رو آشغال صدا میکنن پس از بیداری از کما ناگهان قدرت های خارق الادهای به دست میاره که همه رو مات و مبهوت میکنه. نویسنده داستان به مرور زمان کم لطفی نمیکنه و با گذرزمان دلیل قوی شدن ناگهانی کاراکتر رو لو میده. با لو دادن این موضوع داستان از گنگ بودن در میاد و رضایت مخاطب رو بدست میاره. -
-