-
خلاصه داستان کاری از نویسنده <کوچکترین پسر استاد شمشیرزن> یوما زندگیش رو به عنوان یه خواجه وقف امپراطوری کرد ولی در نهایت براش پاپوش میدوزن و محکوم به اعدام میشه. " فقط اگر یه فرصت دیگه داشتم..." وقتی که دیگه فکر کرد زندگیش داره به پایان میرسه به سن 16 سالگی برمیگرده. اون یه رویا بود؟ نه، اون واقعاً به گذشته برگشته بود و اولین کاری که باید انجام میداد رو میدونست. "من دیگه این دفعه یه خواجه نمیشم." شاید تو زندگی قبلی یه خواجه بدشانس بود، ولی تو این زندگی میخواست که خوشبخت بشه! یوما که به دست سرنوشت یه خواجه شده بود به دست همون سرنوشت به گذشته برمیگرده تا تمام اشتباهات و بد اقبالی های زندگی قبلی رو درست کنه. این شروعی از زندگی مهیج یوما در تغییر سرنوشت دنیاس!دونیت سیستم دونیت جهت حمایت از تیم ترجمه و تولید است. این حمایت باعث افزایش سرعت انتشار و ادامه کار میشود. - شخصیت های این داستان واقعی نبوده و ساخته ذهن نویسنده میباشد
-
- در صورت ارسال نقد و تایید آن در مانیست 5 چپتر رایگان به عنوان هدیه دریافت میکنید
ارسال نقد -
-