-
خلاصه داستان یک روز، سیاهچالها به ناگهان در دنیا ظاهر شدند. انسانها با مهارتهایی که تونستن تو بدن خودشون بیدار کنن در پی مقابله با این سیاهچالها برخواستن و به دنبال امید و ثروت واردشون شدند. شخصیت اصلی داستان، سائکی، هیچ مهارتی نداره و یه بی کفایت شناخته میشه. برای اینکه پول درمان مریضی خواهرش، که یه بیماری ناعلاج هست رو جور کنه تصمیم میگیره یه ماجراجو بشه. سائکی یه راز داره، تو زندگی قبلیش اون قدرتمندترین جادگر بوده ولی بعد از تناسخ باید حتماً سطحش رو بالا ببره تا بتونه قدرت قبلش رو دوباره بدست بیاره. این داستان یه آدم بی مهارته که دنیا رو با قدرتی که پیدا میکنه به آشوب میکشه.دونیت سیستم دونیت جهت حمایت از تیم ترجمه و تولید است. این حمایت باعث افزایش سرعت انتشار و ادامه کار میشود. - شخصیت های این داستان واقعی نبوده و ساخته ذهن نویسنده میباشد
-
مترجم ها تایپستر ها کلینر ها - در صورت ارسال نقد و تایید آن در مانیست 5 چپتر رایگان به عنوان هدیه دریافت میکنید
ارسال نقد -
-