-
خلاصه داستان توسط استودیویی که <The Greatest Estate Developer> و نویسندهای که <The Story of a Low-Rank Soldier Becoming a Monarch> را برای شما به ارمغان آورد! «تو یه نابغهای.» جملهای که توی بچگی شنید مثل سم بود. اِنکرید آرزوش این بود که یه شوالیه بشه، اما خیلی زود فهمید همهش بیهودهست. «میخوای با این سطح از مهارت یه شوالیه بشی؟» بعضیها بهش خندیدن. «فقط تسلیم شو.» بعضیها نصیحتش کردن که بیخیال شه. با این وجود، اون همچنان آرزو داشت که یه شوالیه بشه. کمتر میخوابید، بیشتر میدوید و سختتر تمرین میکرد. یه روز با یه ضربه شمشیر توی گردنش، جونش رو از دست داد. وقتی دوباره چشماش رو باز کرد، صبح «همون روز» بود.دونیت سیستم دونیت جهت حمایت از تیم ترجمه و تولید است. این حمایت باعث افزایش سرعت انتشار و ادامه کار میشود. - شخصیت های این داستان واقعی نبوده و ساخته ذهن نویسنده میباشد
-
- در صورت ارسال نقد و تایید آن در مانیست 5 چپتر رایگان به عنوان هدیه دریافت میکنید
ارسال نقد -
-