-
خلاصه داستان به عنوان یه پسر جوون به تخت پادشاهی رسیدم ولی قبل از رسیدن به سن بلوغ کشته شدم. سرنوشت غم انگیزم بخاطر این بود که اولین جادوگر اشرافی بودم. "ایان، دعا کن که زندگی دومی واست وجود نداشته باشه." با کلمات آخر اون خائن، فکر میکردم که دیگه به پایان راه رسیدم، ولی... "تو نماد صلحی. برای آدم پستی مثل تو چه افتخاری بزرگتر از این وجود داره؟" من به پسر حرومزاده یه خانواده مرزبان تبدیل شدم که صد سال پیش سقوط کرده بود و سرنوشتم این بود که به عنوان یه مهره، به بربرهای احمق و وحشی اون طرف مرز فروخته بشم.دونیت سیستم دونیت سیستمی جهت حمایت بیشتر دست اندرکاران این کار می باشد با این حمایت دست اندرکاران باعث افزایش سرعت بروز رسانی و ادامه این کار می شود پول حمایت به صورت مستقیم برای دست اندرکاران این کار انتقال داده می شود -
-
- در صورت ارسال نقد و تایید آن در مانیست 5 چپتر رایگان به عنوان هدیه دریافت میکنید
ارسال نقد منیب محمدی21 مرداد 1403رتبه کلی8.25/10پیشرفت شخصیت و تعلیق داستانی: داستان به شکلی شروع میشود که خواننده را درگیر میکند. با این حال، معرفی ناگهانی شخصیتها و تغییرات سریع در خط زمانی ممکن است برای برخی از مخاطبان گیجکننده باشد. برای اینکه خواننده ارتباط بهتری با شخصیت اصلی برقرار کند، بهتر است زمان بیشتری به بررسی احساسات و انگیزههای او اختصاص داده شود. تمهای قدرتمند و پیچیدگیهای اخلاقی: نویسنده توانسته است تمهایی مانند خیانت، قدرت و سرنوشت را به خوبی در داستان بگنجاند. این تمها باعث میشوند که داستان از لحاظ معنایی غنی و قابل تأمل باشد. با این حال، برخی جزئیات ممکن است به توضیح بیشتری نیاز داشته باشند تا عمق این تمها بهخوبی به خواننده منتقل شود. ساختار روایی: داستان از تکنیک روایت اول شخص بهره میبرد که باعث میشود خواننده بهطور مستقیم با تجربهها و احساسات شخصیت اصلی ارتباط برقرار کند. اما گاهی اوقات، تغییرات ناگهانی در روایت و پرشهای زمانی ممکن است به انسجام داستان آسیب بزند. ایجاد پیوستگی بیشتر میان بخشهای مختلف داستان میتواند به بهبود ساختار آن کمک کند. جهانسازی و فضای داستانی: داستان در دنیایی جادویی و تاریخی جریان دارد که نیازمند توصیف و توضیح بیشتری است. پرداخت دقیقتر به جزئیات جهان داستان، مانند نظام اجتماعی، سیاست و فرهنگ جادوگری، میتواند به خواننده کمک کند تا بهتر در این دنیا غرق شود. -
-