-
خلاصه داستان فانگ وانجی زندگیش رو به خطر انداخت و وارد "دروازه" شد تا برای هزینه های پزشکی دوست دخترش پول پس انداز کنه. به طور غیر منتظره ای، پاداش بالایی که قرار بود بگیره درواقع یه تله بود. اون توسط همراهانش مورد تمسخر، تحقیر و ضرب و شتم قرار گرفت. اون بخاطر پرداخت هزینه های بیماستان معشوقه ش تلاش میکرد، ولی درنهایت توسط ده ها هزار هیولا شکار شد. موقعی که در آستانه مرگ بود، اون استعداد خودش رو بیدار کرد. وقتی میخواست برای انتقام از "دروازه" خارج بشه، متوجه شد که کلید "دروازه" از بین رفته و اون توی یه "دروازه" ی پر از هیولا به دام افتاده. اون میخواد زندگی کنه! میخواد مبارزه کنه! میخواد قویتر بشه! حتی اگه یه روح سرگردان بشم، زندگی اون حرومزاده ها رو جهنم میکنم!دونیت سیستم دونیت سیستمی جهت حمایت بیشتر دست اندرکاران این کار می باشد با این حمایت دست اندرکاران باعث افزایش سرعت بروز رسانی و ادامه این کار می شود پول حمایت به صورت مستقیم برای دست اندرکاران این کار انتقال داده می شود -
-
مترجم ها تایپستر ها کلینر ها - در صورت ارسال نقد و تایید آن در مانیست 5 چپتر رایگان به عنوان هدیه دریافت میکنید
ارسال نقد -
-