-
خلاصه داستان [کاری از استودیویی که «جادوگر قورت دهندهی استعداد» رو ساخته] «یوری»، شاهزادهی ناکارآمد و به درد نخور سوم پادشاهی بریول، تنها کسیه که وقتی پادشاهی تو آخرین ساعات سقوطش بود، زنده میمونه و با هزار بدبختی فقط جون خودش رو نجات میده. در حالی که تو عذاب و پشیمونی سرگردونه، یوری بالاخره به آخر راه میرسه... ...اما ناگهان چشمهاش رو باز میکنه و با چهرهای آشنا روبهرو میشه— پدرش. اول فکر میکنه با هم در جهنم حضور دارن. «پدر...، در نهایت تو هم جهنمی شدی!» «چی؟» «خب به نظرم منطقیه. گمونم کسی که همیشه از شرافت حرف میزد، خودش زندگی فاسدی داشت...» «این چه چرندیاتی داری میگی پسر؟!» ولی اینجا جهنم نیست. یوری به بهار سیزده سالگیشبرگشته. یه عمر پشیمونی و تلخی براش کافی بود. این بار دیگ یوری نمیذاره پادشاهی سقوط کنه.دونیت سیستم دونیت سیستمی جهت حمایت بیشتر دست اندرکاران این کار می باشد با این حمایت دست اندرکاران باعث افزایش سرعت بروز رسانی و ادامه این کار می شود پول حمایت به صورت مستقیم برای دست اندرکاران این کار انتقال داده می شود - شخصیت های این داستان واقعی نبوده و ساخته ذهن نویسنده میباشد
-
- در صورت ارسال نقد و تایید آن در مانیست 5 چپتر رایگان به عنوان هدیه دریافت میکنید
ارسال نقد -
-