-
خلاصه داستان در جریان شکار بزرگ به شوالیهها شبیخون زده شد و تعداد خیلی زیادی از شوالیهها کشته و مفقود شدن. روزالین ویلبارو هم یکی از شوالیههای مفقود شده بود که با زخمای بزرگ و سری ضربه خورده داخل یه دره پیدا شد. روزالین بعد از چند روز بیهوشی بهوش اومد ولی هیچکسو یادش نمیومد و دیگه خبری از اون رفتار با شخصیتش و اشرافی همیشگیش نبود! بعد از چند روز برادر کوچیکترش بهش مشکوک شد و شروع به تحقیق درمورد شایعهای که درمورد اون جنگل بود کرد. شایعه میگفت تو اعماق جنگل یه سایهی متحرک وجود داره که بوی مرگو حس میکنه!دونیت سیستم دونیت جهت حمایت از تیم ترجمه و تولید است. این حمایت باعث افزایش سرعت انتشار و ادامه کار میشود. - شخصیت های این داستان واقعی نبوده و ساخته ذهن نویسنده میباشد
-
مترجم ها تایپستر ها کلینر ها - در صورت ارسال نقد و تایید آن در مانیست 5 چپتر رایگان به عنوان هدیه دریافت میکنید
ارسال نقد -
-