-
خلاصه داستان دوست دارید بدونید یه انسان امروزی اگه به زمان قدیم بره و بخواد بهشون درس اقتصاد و علوم امروزی رو درس بده چی میشه؟پس پیشنهاد میکنم داستان منُ بخونید! من یه کارمند عادی بودم که برای نون درآوردن مجبور بودم پاره وقت کار کنم. در نیمه های شب وقتی داشتم به عنوان پیک کار میکردم، یه ماشین باهام تصادف کرد و بیهوش شدم. حالا یه حافظه قوی از مرگ زودرس دارم. "...من جو هوی هستم؟" نمیدونم چجوری اما حالا من پسر دوم از قبیله جو گا چول ام که وضع خوبی هم نداره. این خانواده نه میتونه یه پرنده رو رها کنه و نه قدرت اینُ داره که اراده خودش رو اجرا کنه. تنها دارییش هم مقدار زیادی بدهی ـه که پتانسیل نابودی هممونُ داره. تنها یک راه هست! "پدر، لطفا قبیله جو گا چئول رو به من بسپر." داستان یک انسان موفق مدرن و امروزی که باید از همه دانش و تجربه ای که توی زمان خودش کسب کرده، حالا توی دوران باستانی خودش استفاده کنه!!دونیت سیستم دونیت جهت حمایت از تیم ترجمه و تولید است. این حمایت باعث افزایش سرعت انتشار و ادامه کار میشود. - شخصیت های این داستان واقعی نبوده و ساخته ذهن نویسنده میباشد
- در صورت ارسال نقد و تایید آن در مانیست 5 چپتر رایگان به عنوان هدیه دریافت میکنید
ارسال نقد -
-