-
خلاصه داستان وقتی بیدار شدم فهمیدم تو بدن شخصیت شرور ناول رزمی که خودم نوشتم تناسخ پیدا کردم ولی چرا بین این همه آدم باید از بدن این شرور لعنتی سر دربیارم؟ هیوک ریان وون: چهارمین پسر رهبر فرقه شیطانی یک زن باز کثیف یه رزمیکار ضعیف با اخلاقی گند یه شرور بی خاصیت که توسط شخصیت اصلی داستان تو یه حرکت کشته شد! اگر بخوام از دست شخصیت اصلی جون سالم به در ببرم، چاره ای ندارم و باید قویتر بشم. "لعنتی، چه شخصیت اصلی باشه چه کس دیگه. همشون رو میکشم!" این داستان یک شرور نفرت انگیزه که از هر راهی برای زنده موندن استفاده میکنـه!دونیت سیستم دونیت جهت حمایت از تیم ترجمه و تولید است. این حمایت باعث افزایش سرعت انتشار و ادامه کار میشود. - شخصیت های این داستان واقعی نبوده و ساخته ذهن نویسنده میباشد
-
- در صورت ارسال نقد و تایید آن در مانیست 5 چپتر رایگان به عنوان هدیه دریافت میکنید
ارسال نقد -
-