-  خلاصه داستان این ۱۰۱ـمین تناسخشه! این زندگی هم فانتزیه؟ یه فانتزی دیگه؟ در حالی که ناامید شده بود، زمزمه مادرش رو شنید. او کوچکترین شاهزاده بدون حق وراثته؟ و هیچکس بهش اهمیت نمیده؟ هوررااا! این زندگی مثل آب خوردنه. او دیگه از نجات دادن دنیا و از جنگیدن برای آرمان و آرزو خسته شده. اون چی میخواد؟ یه زندگی که فقط از شیرینی عسل لذت ببره!دونیت سیستم دونیت جهت حمایت از تیم ترجمه و تولید است. این حمایت باعث افزایش سرعت انتشار و ادامه کار میشود.
-  شخصیت های این داستان واقعی نبوده و ساخته ذهن نویسنده میباشد
-  در صورت ارسال نقد و تایید آن در مانیست 5 چپتر رایگان به عنوان هدیه دریافت میکنیدارسال نقد 
-  
-   
 
  
  
  
  
  
  
   
   
   
   
   
   
   
   
   
  