-
ارسال شده توسط تیم Reaper
خلاصه داستان دنیا نابود شد، مرگ و ناامیدی همه جا رو گرفت. و وسط این همه بدبختی، یه مرد تا آخرین نفس جنگید — کارسلیان له وندایان، خدای شمشیر. اما یهو، انگار تقدیر راه رو نشون داد، یه در به دنیای دیگه باز شد. این دفعه... زمین بود — دنیایی که هنوز به فنا نرفته بود. اونجا، هیولاها کمکم دارن ظاهر میشن، در حالی که آدمها خوش و خرم زندگی میکنن، بیخبر از فاجعهای که داره میاد سراغشون. این دنیا هنوز به پایان خودش نرسیده... اما همین که یه لحظه حواسشون پرت بشه، کابوس از نو شروع میشه.دونیت سیستم دونیت جهت حمایت از تیم ترجمه و تولید است. این حمایت باعث افزایش سرعت انتشار و ادامه کار میشود. - شخصیت های این داستان واقعی نبوده و ساخته ذهن نویسنده میباشد
-
تایپستر ها - در صورت ارسال نقد و تایید آن در مانیست 5 چپتر رایگان به عنوان هدیه دریافت میکنید
ارسال نقد -
-