-
خلاصه داستان هلموت بچه ای بود که در زمان تولد در جنگل هیولاهای شیطانی رها شده بود. او که توسط هیولاهای شیطانی بزرگ شده بود اولین انسانی که ملاقات کرد قدیس شمشیر، دارین بود. هلموت خبر نداشت که این ملاقات به زودی پایه سرنوشتش رو به لرزه در میاره. "اگر میخوای از اینجا بیرون بری باید قویتر بشی." بچه ای که مثل یه هیولا زندگی کرده بود وارد دنیای انسانها شد. اون تیزهوش بود،هنر شمشیرزنی فوق العاده و ظاهری شگفت آور داشت ولی یک چیز کم داشت، انسانیت. من دیگه یه طعمه نیستم، من از الان دیگه یه شکارچیم.دونیت سیستم دونیت جهت حمایت از تیم ترجمه و تولید است. این حمایت باعث افزایش سرعت انتشار و ادامه کار میشود. - شخصیت های این داستان واقعی نبوده و ساخته ذهن نویسنده میباشد
-
تایپستر ها کلینر ها - در صورت ارسال نقد و تایید آن در مانیست 5 چپتر رایگان به عنوان هدیه دریافت میکنید
ارسال نقد -
-