-
ارسال شده توسط تیم چام چام و مانیست
خلاصه داستان یک روز، یه برج عظیم وسط شهر ظاهر شد. مردم اونو آخرالزمان یا مصیبت صدا میزدن. مردم به برج احضار میشدن تا برای انسانيت بجنگن.کم کم هیولا های برج به بیرون سرازیر شدن و مردمو کشتن. افرادی که داخل برج بودن چیزیشون نشد اما تصمیم گرفتن برای نجات بشریت هر ۱۰۰ طبقه ی برج و بالا برن و اونو از بین ببرن...اما بالا رفتن از اون اسون نبود و فقط چند نفر این وظیفه سخت و به عهده گرفتن ....دونیت سیستم دونیت سیستمی جهت حمایت بیشتر دست اندرکاران این کار می باشد با این حمایت دست اندرکاران باعث افزایش سرعت بروز رسانی و ادامه این کار می شود پول حمایت به صورت مستقیم برای دست اندرکاران این کار انتقال داده می شود -
- در صورت ارسال نقد و تایید آن در مانیست 5 چپتر رایگان به عنوان هدیه دریافت میکنید
ارسال نقد -