-
این اثر بدلیل فروش کم دراپ شده است.
خلاصه داستان من جیچئوک ایووم هستم. یه شکارچی یار ساده. من با پشتکار جنازه ها و هیولاها رو پاکسازی میکردم. ولی یک روز، پدربزرگم که خیلی وقت پیش فوت شده بود توی خوابم اومد، و بعد از اون مردم شروع به لایک دادن بهم کردن و بعنوان شکارچی بیدار شدم. پدربزرگ، این دلیلی بود که اسم نوه خودت رو جیچئوک ایووم گذاشتی؟ [یعنی، انگشت شصت بالا]دونیت سیستم دونیت جهت حمایت از تیم ترجمه و تولید است. این حمایت باعث افزایش سرعت انتشار و ادامه کار میشود. - شخصیت های این داستان واقعی نبوده و ساخته ذهن نویسنده میباشد
-
تایپستر ها کلینر ها - در صورت ارسال نقد و تایید آن در مانیست 5 چپتر رایگان به عنوان هدیه دریافت میکنید
ارسال نقد -
-