-
خلاصه داستان کار دیگری از استودیوی "بازگشت فرقه ی کوه هوآ" من که یه کارگر ساده بودم، یهو توی بدن یه اشرافی از یه بازی تناسخ پیدا کردم. ولی مشکل اینجاست که من توی بازی یه شخصیت فرعی محسوب میشم که قراره توسط شرورهای آینده کشته بشم. عمراً! من اون بچه های شرور رو تربیت میکنم و با خیال راحت توی اشرافیت زندگی میکنم! برای اینکه این بچه ها شرور نشن، رفتم حامی اونا شدم و کمک کردم به اون شرایط سخت خودشون غلبه کنن و نتیجه این شد که اونا آدم های باشخصیت، موفق و کاملاً عادی شدن. و این شد که من باس آخر پادشاهی شدم... ...صبرکن ببینم، چی؟دونیت سیستم دونیت جهت حمایت از تیم ترجمه و تولید است. این حمایت باعث افزایش سرعت انتشار و ادامه کار میشود. - شخصیت های این داستان واقعی نبوده و ساخته ذهن نویسنده میباشد
- بخش رزرو پر شده
- در صورت ارسال نقد و تایید آن در مانیست 5 چپتر رایگان به عنوان هدیه دریافت میکنید
ارسال نقد -
-