Turn the tide

داستان ما درباره چگونگی زندگی پسری به نام فنگ هائو میباشد فنگ هائو فرزند رئیس قبیله فنگ که یکی از قبیله های قوی در شهرشان است اما او قادر به تمرین هنر های رزمی نمی‌باشد زیرا یک موجود بسیار قدرتمند از انرژی درونی او تغزیه میکند اما او و خانواده اش از این موضوع اطلاع ندارن روزی که یک اتفاق بد برای او می افتد یعنی یک نماینده از پایتخت می‌آید تا دوست بچگی او را که عاشق اوست به برترین آکادمی در پایتخت ببرد این وست وقتی نماینده از دوستی و عشق فنگ هائو به آن دختر مطلع می‌شود او و خانوادش را جلوی همه تحقیر میکند فنگ هائو که از این موضوع خشمگین می‌شود قسم می‌خورد انتقام بگیرد و به او می‌گوید دو سال دیگر حتا از تو هم قوی‌تر میشوم ولی او نمی تواند از هنر های رزمی استفاده کند سپس یک روز آن موجود درون بدن ان بیرون می‌آید و به او کمک مکند تا قوی ترین شخص در دنیا شود در عوض او هم روزی باید به آن موجود کمک کند اینجوری شد که فنگ هائو آن موجود را به عنوان استاد خود قرار دهد