Lich: Glory Knight

یه استاد آسمانی بداخلاق، یه خواهر با قلب های بزرگ، یه زن پابرهنه که با سم و زهر سر و کار داره، یه شمشیرزن جادوانه که لباس ابریشمی سفید می‌پوشه و زنی جدی با قدرت زیاد - پنج نفر از شیش قوی ترینای دنیان. من، یه گولو، اولین نفری شدم که از راه یانگ خالص به جاودانگی رسیدم. ولی وایسا بینم... یعنی چی که اگه با دخترا رابطه داشته باشم می‌میرم؟! پس با حرمسرایی که تو این سال‌ ها جمع کردم چیکار کنم؟ همش...

با آغاز آخرالزمان همه چیز عوض میشود و بشریت از بالای زنجیره ی غذایی سقوط میکند و تبدیل به چیزی جز مورچه هایی در حال تقلا نمیشود. غارت و قتل عام همه جا را پر میکند. این جهنمی برای مردم معمولی است اما بهشتی برای تکامل یافتگان. با ویروس امپراتور حشرات و بدست آوردن قدرت تکامل، من حاکم این سرزمین خرابه میشم!

تيان يانگ بازی‌ای است که در آن بازیکنان می‌توانند قدرت‌های خود را در دنیای واقعی استفاده کنند و به بیدارشده تبدیل شوند. لینگ سه، یک یتیم است که به خاطر یک باگ در بازی به سه سال قبل برمیگردد، او با عزم راسخ برای تغییر سرنوشت خود، از تجربه‌اش استفاده می‌کند تا اولین و قدرتمندترین بیدارشده شود.

این یه داستان متفاوت با یه سیستم پفیوزه. نقش اصلی به عنوان یه ارشد به نام سو چانگ تناسخ میکنه و باید با سیستم پفیوزش اونقدر شاگردشو عذاب بده تا بنده خدا بزنه به سیم آخر و شرور بشه. اما سو چانگ دیگه اون پفیوز سابق نیست و تمام تلاششو میکنه تا به فنگ وانچینگ کمک کنه و باعث میشه فنگ وانچینگ یه دل نه صد دل عاشقش بشه...

همه‌ی نژادها به زمین حمله کردن. لاک‌پشت خونگی سو بای تبدیل شد به لاک‌پشت سیاه، و گربه‌ش هم تبدیل شد به ببر سفید. پرنده‌ی سرخ و اژدهای لاجوردی، که جانورهای باستانی مقدس بودن، به زودی بهشون ملحق شدن. ولی این جانورهای الهی اشتهای وحشتناکی دارن، که باعث شد سو بای تبدیل بشه به یه تاجر بدنام که برای همه دردسر درست می‌کنه. «داداش، این خون لاک‌پشت سیاهه، فقط ده میلیارد می‌فروشمش. هی، چون نمی‌خوای بخری...

در دنیایی که انسان های با قدرت فراطبیعی، که به عنوان اسپیرزها شناخته میشن و با هیولاهای جهش یافته همزیستی میکنن، ژانگ پینگ تونست یک مهارت منحصربفرد رو بیدار کنه. ولی سرنوشت انگار باهاش سر شوخی برداشته چون توانایی اش خیلی بدردنخور بنظر میرسه، یک شوخی ظالمانه در دنیایی که در ورطه آشوب قرار گرفته. ژانگ پینگ با میل به یک زندگی بهتر، انتخابی رو انجام میده که هیچ اسپیرزی حاضر به انجامش نیست، اون یک گوه...

قویترین جنگجوی بشریت در طول مبارزه کشته شد و توانایی تناسخ را بدست اورد، اما به دلایلی به عنوان شیطان تناسخ پیدا کرد. حالا تنها با کشته شدن میتواند دوباره به عنوان انسان تناسخ پیدا کند پس پشت سر هم به دنبال راهی برای مردن است. اما اوضاع دقیقا برعکس چیزی که او انتظار دارد، پیش میرود....

یه شهر پر رونق و یه جامعه آرام، به آنی توسط یک فاجعه آخر الزمانی از بین میره و بی شمار هیولای آلوده میریزن تو دنیا، مناطق ممنوعه متصل به جهان های قیامتی پدیدار میشن که منجر به مرگ میلیارد ها نفر و جاری شدن دریایی از خون میشه. در این زمان، چِن چو که بی سر و صدا در حال رشد و تقویت خودش بوده و قابل قیاس با ایزدان شده پا به میدون میذاره. پشت سرش یه بهموث آسمان خراش عظیم سیاه هست که شبیه گودزیلاست، ام...

اون توانایی درمانگریش رو بیدار کرد ولی توانایی ش آشغال بود. طی یه ماموریت توی یه دانجن زیرزمینی با تیمش بود که همه ی اعضای گروهش به جز اون کشته شدن. توی اون دانجن اون یه شمشیر به دست آورد و با اون شمشیر قدرتاش رو ارتقا داد…

سفر به دنیایی دیگر، ژانگ ژوان خودش را درحالی پیدا کرد که به یک استاد محترم تبدیل شده بود. همزمان با تناسخش، یک کتابخانه ی اسرار آمیز داخل ذهنش ظاهر شد. وقتی به چیزی نگاه میکند، مهم نیست وسیله باشد یا انسان، یک کتاب درباره ی ضعف های ان داخل کتابخانه ذهنش ظاهر میشود و به همین ترتیب ژانگ ژوان قدرتمند میشود. "فرمانروا ژویانگ، چرا انقدر از پوشیدن لباس زیر متنفری؟ به عنوان یه امپراطور،نمیتونی یکم بیشت...