«یان»، قهرمان داستان، توسط امپراطور شستشوی مغزی شده بود و به عنوان عروسک خیمه شب بازی اون زندگی میکرد. بعد از اینکه متوجه شد امپراطور فریبش داده تصمیم به انتقام گرفت، اما به دلیل قدرت امپراطور شکست خورد. اون فکر میکرد مرده، اما زمانیکه بیدار شد متوجه شد که به گذشته و زمانیکه یه سرباز دون پایه بود برگشته، حالا تصمیم با اونه که از امپراطور انتقام بگیره یا دنبال خانواده گمشده اش بگرده...