I'm an Evil God

شیاطین و فرشته ها دشمن های خونی هستن که از جنگیدن با یکدیگر خسته شدن. اونها برای همزیستی در صلح تصمیم گرفتن ازدواجی بین این دو نژاد ترتیب بدن! اگر زوج نتونن در دوره آزمایشی یک ساله با هم کنار بیان، ازدواج منحل می شه. اینطوری بود که جیاچنگ (شیطان) و یو شانشان (فرشته)به جفت "خوش شانس" منتخب برای ازدواج تبدیل شدن. ولی خب، این دو تا اصلا با هم کنار نمیان!.

عصر یخبندان شروع شد، آخرالزمانی سخت و طاقت‌فرسا. کسی که پنهانی دوستش داشتم، بهم خیانت کرد و من رو کشت... بعد از اینکه به گذشته برگشتم، یه توانایی جادویی به دست آوردم. خوراکی‌هایی که خوردم، یهویی تبدیل به گیاه شدن و تونستم گوشت رو با دستام بزرگ‌تر کنم... میون این همه بحران، اندفعه می‌خوام برای خودم زندگی کنم!

یانگ چن، کسی که نتایج افتضاحی توی آکادمی داشت، ناگهان متوجه شد که یه روح رزم اژدهای شیطانی باستانی در خودش داره. در این دنیا که روح رزم خیلی کمیابه، یانگ چن از این فرصت استفاده میکنه تا با یاد گرفتن همه عناصر، استاد آسمانی دائو بشه و البته در کنارش مخ چند تا دختر خوشگل هم بزنه. در دنیای فانتزی و پر از ماجراجویی خودش، یانگ چن با استعداد خدادادی که داره، یه زندگی جالب برای خودش دست و پا میکن...

وو چن در دنیایی جدید سفر کرده و دچاره نوعی تناسخ شده ،و توی روز ۷ جولای ۲۰۲۰ به دام افتاد .او یک بار بی پروا افراط کرد،انواع کارهای شیطانی انجام داد، اما هر روز که میگذشت همه چیز از نو شروع میشد،به این ترتیب اون هزار سال یک روز رو زندگی کرده و یک روز جدید خورشید طبق هر روز طلوع میکند…

هانگ ژینگ وانگ، که تا به حال به طور بی‌حاشیه زندگیو به عنوان یک برده شرکتی تحمل می‌کرد، یه روز سیستم نهایی رو بیدار کرد؛ که هر چقدر بیشتر لذت میبرد، ثروتمندتر میشد! بعد از اون، از یک کارمند پایین‌رتبه به یه رئیس رتبه بالا تبدیل میشه، روی ساده‌لوحان قدم میزاره و به متکبران رو خورد میکنه. و اینجوری، سفر اون به عنوان یک سرمایه‌دار الهی آغاز میشه!

عبور از جهان ها و حاضر شدن در آمیزه ای از بازی و واقعیت، جهانی دارای نژاد های مختلف و ابعاد اسرار آمیز، بر انگیختن حرفه های مختلف و تقلا برای کشتن هیولا ها و ارتقای سطح، لین لیو حرفه کشیش را بر انگیخت که هیچ قابلیت مبارزه ای نداشت، اما مهارتی داشت که مهارت های مرسوم کشیش را دچار جهش میکرد، یعنی چی؟ تبدیل افسون های شفا به خونریزی و تبدیل موهبت به نفرین. حالا به نظر تون متخصص نجات بشه متخصص کشتن چی...

چن ژیانگ جوان یک ملاقات سرنوشت ساز با یک الهه و شیطان داشت و ازشون میراث بی همتا، ریشه های روحانی الهی، هنرهای رزمی نهایی و تکنیک های کیمیاگری فراتر از تصور رو دریافت کرد تا بتونه تو مسیر تهذیب سفر راحتی داشته باشه. . وقتی گشنش میشد چندتا از اون قرصهای روحانی رو به عنوان اسنک میخورد. وقتی تنها بود با الهه ها لاس میزد. وقتی حوصلش سر میرفت سر به سر رزمیکارهایی میذاشت که اومده بودن ازش التماس قرص بک...

جیانگ لی، بعد تناسخ توی اختر آبی، ۱۸ سال گذشته. با قابلیت یادگیری خارق العاده، همگی اونو به عنوان یه نابغه تحسین می کنن. اما، در طی مراسم برانگیختن حرفه جدید تو سن ۱۸ سالگی فقط به عنوان یه جادوگر عادی برانگیخته شد و مورد تمسخر دشمناش قرار گرفت. ولی فقط خودش میدونه که صاحب یه توانایی سطح مقدس شده و با این توانایی تمام مهارت هاش به طور خودکار تو بالاترین سطح ان، اون همینطور ارتقای سطح پیدا کنه یه گی...

بعد از تناسخ در جهان تغییر حرفه دهنده ها، جیانگ چِن سیستم سرور زِرگ ها رو فعال می کنه! تک تک حشرات فضای تحت فرمانش قادر به جنگیدن، تکامل، آزاد سازی توانایی های پنهان هستند! آنها فجایع طبیعی توقف ناپذیری هستند که زمانی بشریت را به نابودی کشانده اند و الان تحت فرمان ۱ انسان اند!

شیائو کینگ یک پسر دبیرستانی معمولی که روزی به صورت اتفاقی وارد دنیای پریان شد و طی سیصد سال مراقبه و تمرین توانست به حد اعلی قدرت و خرد برسد. روزی که در صدد ورود به قلمرو ابدیت بود به صورت اتفاقی از حفره ای در زمان و مکان عبور کرد و به جهان انسانها بازگشت . اما این دنیای او نبود . در این جهان یکی از کلیدی تربن عناصر جامعه انسانی برعکس شده بود...