-
ارسال شده توسط تیم چام چام و مانیست
خلاصه داستان اون همیشه فکر میکرد که یه آدم عادیه، ولی خبر نداشت که کلی ایتم آسمانی توی خونش هستن. حتی مرغی که پرورش میده هم یه ققنوسه. قبل این که سیستم بهش اجازه ارتباط با تهذیب گر ها رو بده اون فکر میکرد که یه آدم عادیه. ولی وقتی با اونا ملاقات کرد فهمید که وقتی تهذیب گر ها اونو میبینن هرچقدر هم که قوی و والا مقام باشن، ازش میترسن و جلوش زانو میزنن...دونیت سیستم دونیت سیستمی جهت حمایت بیشتر دست اندرکاران این کار می باشد با این حمایت دست اندرکاران باعث افزایش سرعت بروز رسانی و ادامه این کار می شود پول حمایت به صورت مستقیم برای دست اندرکاران این کار انتقال داده می شود -
-
تایپستر ها کلینر ها - در صورت ارسال نقد و تایید آن در مانیست 5 چپتر رایگان به عنوان هدیه دریافت میکنید
ارسال نقد -
-