یه انسان حقیر در حدی ترفیع رتبه پیدا میکنه که به یه خدا تبدیل میشه و بهش لقب" غروب خدایان" رو میدهند. ولی اون بعد از تبدیل شدن به یه خدای منفور و شیطانی همه چیزش رو از دست میده. صورت فلکی اش، ایمانش و موقعیتش. از خدا بودن خلع میشه و قدرت های الهیش ناپدید میشه.
" میخوام باهام کار کنی."
دقیقا در همین زمانه که فاناتوس، ارباب دنیای زیرین، دست یاری اش رو به سمت اون دراز میکنه... "غروب خدایان...